
در دنیایی که تکنولوژی و هوش مصنوعی باعث شده، سرعت تغییرات فراتر از حد تصور پیش رود، استفاده از آن در کسبوکار دیگر یک مزیت رقابتی ساده نیست، بلکه اساس بقا و رشد شرکتها محسوب میشود. از کسبوکارهای کوچک محلی گرفته تا غولهای بینالمللی، همه بهدنبال راههایی برای استفاده هوشمندانه از تکنولوژی هستند. اما چگونه تکنولوژی میتواند یک کسبوکار را متحول کند؟ در این مقاله با بررسی نمونههای واقعی، نقش تکنولوژی در موفقیت برندهای بزرگ را به تصویر میکشیم.
بیشتر بخوانید: طراحی دکوراسیون با هوش مصنوعی در 1 دقیقه + معرفی سایت
داستان اول: دومینوز پیتزا – از کاهش محبوبیت تا پیشرو شدن در فناوری ارسال غذا
در سال 1960، تام موناهان، دانشجوی جوانی که در پرورشگاه رشد یافته و از نعمت خانواده بیبهره بود، در پی ساختن رویای همیشگیاش، به همراه برادرش جیمز، 900 دلار قرض کرد و یک پیتزافروشی کوچک به نام «دومینیکز» در میشیگان خرید. برادر تام، جیمز خیلی زود بعد از چند ماه خسته شد و سهم خودش رو در ازای یک فولکسواگن بیتل دستدوم به تام واگذار کرد! تام، با ایده انقلابی تحویل پیتزا در 30 دقیقه یا کمتر، نام برند رو به «دومینوز» تغییر داد و تا سال 1965، با شعار سرعت و کیفیت، کسبوکارش رو به چند شعبه گسترش داد و پایهی امپراتوری پیتزای امروزی رو گذاشت.
دومینوز پیتزا (Domino’s Pizza)
سال تأسیس: 1960
موسسان: تام و جیمز موناهان
کشور تولد: آمریکا 🇺🇸
رقیب: پاپا جانز (Papa John’s)
چالش: کاهش تقاضا و افت محبوبیت
دومینوز در سراشیبی سقوط
دومینوز پیتزا یکی از بزرگترین رستورانهای زنجیرهای پیتزا در جهان است، یک کسب و کار بینالمللی که در بیش از ۸۳ کشور فعالیت میکند. این کسب و کار روند رشد خود را بسیار سریع انجام داد. در سال ۲۰۰۷، قیمت سهام دومینوز پیتزا ۳۲.۲۵ دلار و در حال رشد مداوم بود، اما در سال ۲۰۰۸، اوضاع شروع به تغییر کرد. دومینوز کاهش محبوبیت مداومی را در مقایسه با رقبا تجربه کرد. در اکتبر همان سال، قیمت سهام به ازای هر واحد به ۵.۹۵ دلار رسیده بود و مدیران دومینوز خود را در سراشیبی سقوط میدیدند. اما تیم مدیران شرکت، شروع به جستجوی راههایی برای بازسازی کسب و کار و رشد مجدد آن کرد.
اما دومینوز پیتزا چطور در مسیر این رشد قرار گرفت؟
وقتی پیتزا کافی نبود: بازگشت دومینوز با تکنولوژی
چالش:
دومینوز پیتزا با کاهش تقاضا و افت محبوبیت روبرو شد. آنها متوجه شدند که در یک بازار رقابتی، فقط تهیه پیتزای خوشمزه کافی نیست.
راهحل:
دومینوز تصمیم گرفت فناوری را وارد مدل کسبوکار خود کند. آنها با معرفی «Domino’s Anyware»، امکان سفارش پیتزا از طریق دهها کانال مختلف مثل تلویزیون هوشمند، فیسبوک مسنجر، الکسا و حتی ایکس را فراهم کردند. چتباتهای مجهز به هوش مصنوعی، سفارشات را سریع و خودکار پردازش کرده، آمادهی تحویل میکردند.
در دوران پاندمی کرونا، دومینوز با ارائهی گزینهی «تحویل کنار خودرو» (Carside Delivery) واکنش هوشمندانه دیگری به شرایط موجود داد. این نوع خدمت، مشتریان را قادر میساخت، بدون خروج از خودرو، سفارش خود را تحویل بگیرند.
ارزش کار دومینوز:
دومینوز با استفاده از فناوری، تجربهای مشتریمحور و چندکاناله ایجاد کرد. راحتی سفارش از هر جا، باعث شد دومینوز بخشی از زندگی روزمرهی مشتریان شود و این استراتژی ارزش سهام شرکت را تا ۳۹۶.۹۶ دلار افزایش داد.
پاپاجانز یکی از رقبای اصلی دومینوز پیتزا در بازار زنجیرههای پیتزافروشی است. رقابت بر سر کیفیت مواد اولیه و سرعت تحویل باعث شده هر دو برند نوآوریهای متنوعی در خدمات ارائه دهند.
داستان دوم: لاستیک میشلن – نوآوری برای تسخیر جادهها
میشلن یکی از پیشگامان صنعت لاستیکسازی جهان است، میشلن دومین تولید کننده بزرگ تایر در جهان است. این شرکت تاریخچهای طولانی دارد. در سال ۱۸۸۹ توسط دو برادر فرانسوی، «آندره میشلن» و «ادوارد میشلن»، تأسیس شد. آنها با نوآوریهای پیدرپی، مثل اختراع لاستیکهای بادشونده و قابل تعویض، صنعت حملونقل را متحول کردند.
میشلن (Michelin)
سال تأسیس: 1889
موسسان: آندره میشلن و ادوارد میشلن
کشور تولد: فرانسه 🇫🇷
رقیب: بریجستون (Bridgestone)
چالش: رقابتی ماندن در عصر تولید هوشمند
لاستیک میشلن – هوشمند در مسیر تغییر
چالش:
میشلن برای رقابتی ماندن در عصر تولید هوشمند، نیاز داشت، خود را با فناوریهای جدید هماهنگ کند.
راهحل:
میشلن یک استراتژی رشد دیجیتال با تمرکز بر سه محور ایجاد کرد:
-
سادهسازی و تسریع عملیات تجاری،
-
ارائه تجربه شخصیسازیشده به مشتریان B2B (فروشندگان) و کاربران نهایی (مصرف کنندگان)،
-
ساخت مدلهای تجاری نوین با کمک فناوری.
این شرکت با استفاده گسترده از هوش مصنوعی در تحقیق و توسعه (R&D)، فرآیندهای تولید را سادهتر کرد. از رباتها به عنوان کارمند استفاده شد تا کارهای روزمرهای شبیه گرفتن اطلاعات از مشتریان را خودکار کرده و زمان و منابع را بهینه سازد.
ارزش افزوده:
میشلن با استفاده از فناوریهای هوشمند، سود بیشتر، ایمنی و راحتی بهتر و عملکرد قویتری به دست میآورد. هوش مصنوعی دادهها را ذخیره و تحلیل میکند و به تیم کمک میکند بدون هدر دادن اضافی منابع، محصولات را آزمایش کنند. آنها با «دوقلوی دیجیتال» (مدلهای مجازی که مثل نسخه دیجیتال محصول عمل میکنند) و نرمافزار، مشکلات هزینهبر را پیشبینی میکنند، خطرات را کاهش میدهند و تصمیمهای دقیقتری میگیرند.
بریجستون، شرکت ژاپنی تولیدکننده تایر، یکی از اصلیترین رقبای میشلن در بازار جهانی لاستیک خودرو است. رقابت تنگاتنگ این دو غول صنعتی منجر به پیشرفتهای بزرگی در تکنولوژی تایر شده است.
داستان سوم: والمارت- از رویای یک فروشنده تا امپراتوری دیجیتال
والمارت (Walmart)
سال تأسیس: 1962
موسس: سم والتون
کشور تولد: آمریکا 🇺🇸
رقیب: آمازون (Amazon)
چالش: نوآوری در کسبوکار، ایستادگی در برابر رقبا و تحول تجربه خرید با فناوری دیجیتال
والمارت – بازتعریف خردهفروشی در عصر دیجیتال
چالش:
والمارت برای باقی ماندن در صدر، میبایست با رقبای قوی رقابت میکرد و تجربهی خرید از فروشگاه خود را هوشمند میساخت.
راهحل:
والمارت در سال ۲۰۱۸ بیش از ۱۱ میلیارد دلار در توسعه فناوری شرکت شامل موارد زیر سرمایهگذاری کرد:
-
همکاری با گوگل (برای تجارت صوتی) و مایکروسافت (برای پردازش ابری)،
-
توسعهی حضور در شبکههای اجتماعی برای جذب نسل Z،
-
پیادهسازی استراتژی خردهفروشی چندکاناله (Omnichannel)،
-
نوسازی زنجیره تأمین و مدیریت موجودی با کمک هوش مصنوعی،
-
ایجاد مرکز Data Café برای تجزیهوتحلیل دادههای بیش از ۲۰,۰۰۰ فروشگاه.
در سال 1962، سم والتون، فروشندهای با رویای بزرگ، اولین فروشگاه والمارت را در آرکانزاس افتتاح کرد.
علاوه بر این، والمارت فناوری بلاکچین را در زنجیره تأمین خود ادغام کرد تا قابلیت ردیابی کالاها را بهبود بخشد.
ارزش افزوده:
استفاده از هوش مصنوعی، بلاکچین و تحلیل دادهها به والمارت اجازه داد تصمیمات سریعتر و دقیقتری بگیرد، هزینهها را کاهش دهد، خدمات را بهینه کند و تجربه خرید مشتریان را به سطحی جدید برساند.
آمازون یکی از اصلیترین رقبای والمارت است که با تمرکز بر فروش آنلاین و تحویل سریع، سهم بزرگی از بازار خردهفروشی را در آمریکا و جهان تصاحب کرده است. این رقابت باعث شده والمارت نیز سرمایهگذاری سنگینی در تجارت الکترونیک انجام دهد.
داستان چهارم: نایکی– ساخت یک اکوسیستم دیجیتال برای مشتریان
نایکی (Nike)
سال تأسیس: 1964
موسسان: فیل نایت، بیل باورمن
کشور تولد: آمریکا 🇺🇸
رقیب: آدیداس (Adidas)
چالش: ارتقای استراتژی تجارت الکترونیک برای تبدیل خردهفروشی آنلاین به یک منبع درآمد قدرتمند
نایکی: تجربه دیجیتال به عنوان مزیت رقابتی
چالش:
نایکی با استفاده از هوش مصنوعی و استراتژی تجارت الکترونیک بیزینس خود را به گونهای بازنگری کرد که خردهفروشی آنلاین به یکی از کانالهای اصلی درآمدش تبدیل شود.

راهحل:
در سال ۲۰۱۷، نایکی تصمیم جسورانهای گرفت: فاصله گرفتن از عمدهفروشی و تمرکز بر ارتباط مستقیم با مشتریان.
این تصمیم با ریسک بالایی همراه بود؛ چراکه حدود ۸۰٪ سود نایکی از عمدهفروشی تأمین میشد. اما تیم نایکی مصمم بود اکوسیستمی دیجیتال بسازد که کاربران را به شکل مستقیم درگیر کند.
مهمترین اقدامات نایکی:
-
توسعه برنامههای موبایلی مانند Nike Run Club و Nike Training Club برای ایجاد شبکهی اجتماعی
-
ارائه برنامههای تمرینی و خدمات مرتبط با سبک زندگی سالم،
-
تبدیل شدن از یک خردهفروش صرف به یک برند الهامبخش برای ورزش و سلامت.
ارزش افزوده:
امروزه، حدود ۴۳٪ از فروش نایکی از طریق تجارت الکترونیک انجام میشود و انتظار میرود این رقم به زودی به ۵۰٪ برسد.
درک عمیق نایکی از نیازهای فراتر از خرید مشتریان – یعنی ساختن تجربهای شخصی و سبک زندگی محور – رمز موفقیت جدید این برند بوده است.
آدیداس به عنوان یک برند آلمانی، رقیب سرسخت نایکی در بازار جهانی کفشهای ورزشی و پوشاک است. این رقابت باعث شده هر دو برند به نوآوریهای بیشتری در طراحی محصولاتشان روی بیاورند.
داستان پنجم: تسلا – بازتعریف صنعت خودروسازی با فناوری
تسلا (Tesla)
سال تأسیس: 2003
موسسان: مارتین ابرهارد و مارک تارپنینگ
کشور تولد: آمریکا 🇺🇸
رقیب: BYD
چالش: بازتعریف نحوه نگرش مردم به خودروها
تسلا: پیشگامی در خودروهای هوشمند و خودران
هیچ برندی مانند تسلا تأثیر تکنولوژی در صنعت را به این اندازه ملموس نکرده است.
چالش:
تسلا تصمیم داشت نحوهی نگرش مردم به خودروها را تغییر دهد؛ از یک وسیلهی سادهی حملونقل به یک تجربهی هوشمند، پایدار و متصل به آینده.
راهحل:
تسلا بر سه محور اصلی تمرکز کرد:
-
توسعهی فناوری رانندگی خودکار: با استفاده از سیستمهای پیشرفتهی هوش مصنوعی، تسلا خودروهای خود را به قابلیت رانندگی خودکار (Autopilot) مجهز کرد و هر روز با بروزرسانیهای نرمافزاری از راه دور، این سیستمها را بهبود بخشید.
-
ایجاد شبکهی سوپرشارژر: تسلا زیرساخت گستردهای از ایستگاههای شارژ سریع در سراسر جهان ایجاد کرد تا سفرهای طولانی با خودروهای برقی را ممکن کند.
-
فروش مستقیم و تجربهی کاربری: تسلا مدل فروش خودرو را تغییر داد و به جای واسطهها، مستقیماً از طریق وبسایت و نمایشگاههای رسمی خود با مشتریان ارتباط گرفت. تجربهی خرید سادهتر، شفافتر و بدون فشار فروش سنتی شکل گرفت.
ارزش افزوده:
تسلا با این استراتژیها نهتنها صنعت خودروسازی را متحول کرد، بلکه استانداردهای جدیدی برای پایداری محیطزیست، تکنولوژی رانندگی، و تجربهی کاربری تعریف نمود. ارزش سهام تسلا، که در ابتدا کمتر از ۲۰ دلار بود، در سالهای اخیر به بیش از ۱۰۰۰ دلار رسید و این برند به یکی از باارزشترین خودروسازان جهان تبدیل شد.
BYD، شرکت چینی تولیدکنندهی خودروهای الکتریکی، یکی از جدیترین رقبای تسلاست که با قیمتهای رقابتی و توسعهی تکنولوژیهای نوآورانه به چالش بزرگی برای تسلا در بازار جهانی تبدیل شده است.
تاثیر تکنولوژی بر نیروی انسانی
یکی از چالشهای عمومی تمام کارخانهها، نگرانی نیروهای انسانی از جایگزینی با ماشینآلات پیشرفته است.
بسیاری از کارخانهها با ارائه آموزشهای مهارتی و ارتقای دانش فنی کارکنان، این بحران را مدیریت میکنند.
نمونه موفق این رویکرد، کارخانه نایکی بود که با برگزاری کارگاههای مهارتآموزی دیجیتال، کارمندانش را برای استفاده از تکنولوژی آماده کرد.
کسبوکارهای کوچک چه باید بکنند؟
بزرگترین اشتباه کسبوکارهای کوچک این است که تصور کنند تکنولوژی فقط مخصوص شرکتهای بزرگ است. اما واقعیت این است که استفاده هوشمندانه از تکنولوژی میتواند مزایای بزرگی برای کسبوکارهای کوچک ایجاد کند:
-
استفاده از ابزارهای اتوماسیون: کسبوکارهای کوچک میتوانند با ابزارهای سادهای مثل CRMها، ایمیل مارکتینگ خودکار و نرمافزارهای مدیریت پروژه، بهرهوری را بالا ببرند.
-
حضور قوی آنلاین: داشتن یک وبسایت حرفهای و استفاده از شبکههای اجتماعی دیگر یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت است.
-
تحلیل دادههای مشتریان: حتی یک فروشگاه کوچک هم میتواند با تحلیل رفتار مشتریانش، خدمات بهتری ارائه کند.
-
سرمایهگذاری در آموزش: آموزش تیم به کار با تکنولوژیهای جدید باعث رشد سریعتر میشود و مزیت رقابتی ایجاد میکند.
یادمان نرود، تکنولوژی در اختیار کسانی است که از آن استقبال میکنند، نه کسانی که از آن فرار میکنند.
آینده کسبوکارها به دست تکنولوژی رقم میخورد
مثالهای ذکر شده به روشنی نشان میدهد که موفقیت برندهای بزرگ بدون استفاده از تکنولوژیهای نوین امکانپذیر نبوده است.
تکنولوژی در کسبوکار تنها به بهبود فرآیندها محدود نمیشود؛ بلکه تجربه مشتری، مدل کسبوکار و حتی فرهنگ سازمانی را نیز دگرگون میکند.
در دنیایی که رقابت هر روز شدیدتر میشود، شرکتهایی که تکنولوژی را در هسته استراتژیهای خود قرار دهند، نه تنها زنده خواهند ماند، بلکه در آینده رهبری بازارها را نیز به دست خواهند گرفت.